فرهنگ مکالمه درباره مسائل شخصی

فرهنگ مکالمه درباره مسائل شخصی

مسائل شخصی واژه جالبی است، همه بدیهی و ساده و هم شاید پیچیده و سخت است. اگر شخصی است پس اینهمه اصرار برای مکالمه درباره آنها برای چیست؟

شاید برای شما هم پیش آمده باشد، به خصوص در تعطیلات، در سفر یا میهمانی‌ها زیاد پیش می‌آید.

آیا ما ایرانیان فرهنگ مکالمه درباره مسائل شخصی را داریم؟

اصولا یک پاسخ این است که کدام فرهنگ؟ اصلا چه کسی گفته که باید درباره مسائل شخصی مکالمه داشته باشیم؟ به کسی ربطی ندارد که من یا همسرم یا شریک جنسی من چه مشائل شخصی داریم.

بله اما این تنها پاسخ ممکن به این سوال نیست.

تسلط بر مکالمات دشوار

بگذارید طور دیگری هم این سوال را مطرح کنیم؟ چگونه بر مکالمات دشوار مسلط شویم؟ به خصوص در فصل تعطیلات و میهمانی‌ها!

ماجرا از این قرار است که شما مسئول فرهنگ سازی در کل جامعه نیستید و حتی قرار نیست یک تنه فرهنگ کل فامیل و خانواده را هم تغییر دهید. اصولا مهم است که هر کسی از خودش شروع کند.

حق دارید، واقعا حق دارید وقتی از زوج جوانی که تازه با هم زیر یک سقف رفته‌اند مدام سوال می‌شود که چه خبر؟ زندگی خوب است؟ خوش می گذرد؟ قرار نیست بچه دار شوید؟ قدم بعدی چیست؟

این همه سوال گاهی شما را عصبانی می‌کند، اصولا چرا باید اینهمه درباره زندگی شخصی آدم‌ها سوال پرسیده شود؟

بعضی از این سوال و جواب‌ها البته از روی دلسوزی یا عادت است و سوال کننده هرگز قصد بدی ندارد.

تعطیلات برای هر کسی می‌تواند فوق العاده ترین فصل از همه زندگی باشد. قرار است به همه خوش بگذرد و در همان شب اول وقتی همه دور هم جمع شده‌اند، دوباره همه چیز شروع می‌شود!

به به، ببینم، کی قرار است سه نفر بشوید؟ خبری نیست؟ شما راستی در رابطه خود، جلوگیری هم دارید؟ برایتان مهم است؟

در چنین شرایطی چگونه باید پاسخ داد؟ واکنش درست چیست؟

وقتی سوال می‌شود که آیا قبلاً به بچه دار شدن فکر می کردند؟ از چه زمانی برنامه ریزی خانواده خود را شروع کردند یا اصلاً برنامه ریزی کردند؟

به هر حال، تنظیم خانواده و پیشگیری از بارداری، چنین موضوعاتی شخصی هستند.

از خودشان هم همین را بپرسید!

یکی از پیشنهادهای جالب که البته همیشه جواب نمی‌دهد این است که از چنین افرادی همین سوال پرسیده شود!

قرار نیست کار بد را با کار بد جواب بدهید، اصولا چه کسی گفته که این کار بد است؟

در بعضی از فرهنگ‌ها این کار بد نیست و شروع یک مکالمه صمیمانه بین دو خانواده کوچک و جوان است.

اما بد هم نیست، مثلا از کسی که تا این حد وارد جزئیات شده، بپرسید که من حتما جواب میدهم، اما خود شما چه؟ آیا شما هم از وسایل پیشگیرانه در رابطه جنسی خود استفاده می‌کنید؟ راستی شما قصد فرزند آوری ندارید؟ قرار نیست باز هم فرزندی در راه باشد؟

نکته مهم این میان این است که هرگونه خجالت و نگرانی در این مکالمات درباره مسائل شخصی را کنار بگذارید و ساحت و رک و جدی باشید.

کلیشه ممنوع

قبل از اینکه شروع به گفتگو کنید، گفتگو را کلیشه ای نکنید. نیازی نیست به دنبال مشکلات احتمالی در جایی که وجود ندارد باشید! فقط استراحت کنید و حتی به همه چیزهایی که می‌توانند پیش بروند فکر نکنید.

تمرکز در مورد آنچه ممکن است اتفاق بیفتد می تواند شما را از همان ابتدا متشنج و تدافعی کند.

شنونده فعالی باشید و سعی کنید واکنش‌های احساسی خود را کنترل کنید.

یک مکالمه هر چقدر هم که دشوار باشد، میدان جنگ نیست. هیچ برنده و بازنده‌ای وجود ندارد. اگر به دنبال درک چیزی یا یافتن راه حل هستید، تمام تلاش خود را بکنید تا یک مکالمه دشوار را به مسیر مثبت تری سوق دهید.

به سیگنال های احساسی و فیزیکی که از طرف گفتگوی خود دریافت می کنید توجه کنید. وقتی صحبت به موضوعات دشوار یا حتی ناخوشایند تبدیل می‌شود، معمولاً مایل به ایجاد موانع هستیم، که باعث عصبی شدن ما می‌شود و کل گفتگو را دشوارتر می‌کند.

اگر توجه داشته باشید، می توانید علائم را تشخیص دهید و به بازگرداندن دیالوگ به مسیر خود کمک کنید.

این علائم می تواند شامل تغییر در لحن صدا و سرعت صحبت کردن، خنده عصبی، تغییر در تماس چشمی و استفاده مکرر از کلمه “اما” باشد.

یک عجله ناگهانی «اما» ممکن است نشانه‌ای از این باشد که طرف گفتگوی شما می‌خواهد چیزی بگوید که ممکن است از آن خجالت بکشد. آن «اما» را در نظر بگیرید و از آن برای تکمیل جمله استفاده کنید.

والدین مسئولیت پذیر و آگاه

البته، ممکن است شما و والدینتان برای بحث در مورد موضوعاتی مانند این مشکلی نداشته باشید. خوش به حال شما.

اما اگر این کار را می کنید، این نکات را در ذهن داشته باشید تا اعتماد به نفس خود را در مورد موضوعات پیچیده مانند پیشگیری از بارداری و تنظیم خانواده تقویت کنید.

شاید این را نیز در نظر داشته باشید که والدین شما نیز جوان بودند و تجربه ای مشابه امروز نداشتند. شاید وقتی به این مسائل می‌رسیدند، حسابی خجالت می‌کشیدند یا دوست نداشتند درباره این چیزها حرف بزنند.

این موضوع را به آنها یادآوری کنید که اگر خودشان دوست نداشتند چنین سوالاتی پرسیده شود، شاید شما هم دوست نداشته باشید.

از این گذشته، شما باید به والدین خود نشان دهید که به طور جدی به آینده خود فکر می کنید و نگرش مسئولانه ای نسبت به موضوع دارید.

بنابراین دلیلی وجود ندارد که کسی احساس ناراحتی کند. در واقع، کاملا برعکس؛ ممکن است متوجه شوید که صحبت کردن در مورد مسائل شخصی و حتی دریافت مشاوره از والدینتان در تصمیماتی که در آینده با آن روبرو می‌شوید برای شما مفید باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات


منو اصلی x